هر عکسی و اسمی و تحلیلی نشأت گرفته از اعتقادی است. به طور مثال نقشی که یک جفت کفش مثل کتانی در تصاویر و مفاهیم بازی میکند وکارکردهای آن میتواند بسیار متفاوت و برآمده از حیا و غیرت یا بیحیای و بیغیرتی باشد. نقشی که هر روز کفشهای ما در اجرای آن سهیم هستند.
- گاهی یک جفت کتانی میتواند نماد دختری با کفشهای کتانی باشد، دختری که زمانی تابوی شکسته شدن قبح روابط پسر و دختر در سینمای ایران بود. دختری که با پشت سر گذاشتن حیای دخترانه به هر دلیل خوب و بد، مقصر یا مظلوم، بیتقصیر یا بر حسب جبر زمانه هنجارشکنی کرده وارد دنیای دیگر میشود. اینجا این کتانی ها نماد برداشتن اولین پردههاست برای آزاد بودن و در مسیر اشتباه راحت گام برداشتن اینجا حتی به قرمزی رنگ و پاشنههای بلند نیازی نیست، کتانی کار خود را کرده است، حتی شهرت این کتانی می تواند بازیگر خود را ببرد.
- گاهی یک جفت کتانی به پای نوجوانی که پوتین مناسب پای او پیدا نمیشود و یا کمبود لباس رزم با دشمن است به پای طلبهای میرود که باید در محفل درسش باشد و برای مقاومت به میدان رزم آمده است. این روزها جای خالی این کتانیها که بندهایش باید گره کور بخورد تا از پای طلبههای ما در نیاید در عرصه فرهنگ و تبلیغ در شهر ما کم شده است. زمانی این کتانیها مظهر غیرت مردان ایرانی بودند.
- برخی اوقات این کتانیها نماد فخر فروشی و منبع پولهای کلان در آوردن و شهره شدن و خود را فراموش کردن میشود آن زمان که به واسطه یک بازی و یک برد و باخت عفت در گفتار را فراموش کرده و در کمال بی ادبی و بیحیایی از دهن تماشاچی و بازیکن هر حرفی را می شنویم.
- گاهی در مهد تمدن! نمادیست بر پشت ماشین تازه عروس و داماد که رقصان به سویی نامعلوم از فرهنگ زناشویی و سرنوشت میروند، کفشهایی که روزی از سوی مادر وپدر عروس در سرزمین آنگلاساکسون و حواشی به سمت عروس پرتاب میشد تا نشان از رفع مالکیت از دختر باشد و نمادی از تقدیم وی به داماد که این روزها مورد توجه جوانان ما قرار گرفته و مد آخر شبها؛ زمانی این لنگه کفش را یهودیان نمادی از مالکیت میدانستند و به جای امضا یک لنگه از کفش خود را در محل معامله میگذاشتند. همانطور که در سرزمین کنعان کفش خود را رها کردند و در اوج بیغیرتی برخی، این خاک را اشغال کردند.
- گاهی میشود نماد انزجار و ابراز کینه از دشمن،
- گاهی صاحب کفش ساکت است و آرام، ولی مدل و رنگ کفش جیغش فریاد میزند که صاحبش اهل چیست، میتواند نماد هرزگی و تمایل جنسی باشد، حتی بندهای برخی از کفشها هم میتواند اثر گذار باشد و نمادی از همجنسگرایی؛
- گاهی می تواند دین و آیین را نشانه برود و موهن شود و برخی بگویند شما سخت میگیرید!
تو را با همین کفشهای به ظاهر ساده و با کاربری محدود به همه کار وا میدارند، وقتیکه دلت برود تو مجبوری با آن بروی حتی به ناکجا آباد.
کفشها به واسطه صاحب آن، گاهی نماد غیرتند گاهی بیغیرتی، گاهی حیا و گاهی بیحیایی ؛ هرچهاند نمادی از افکار و عقاید ما هستند.